به گزاش اکوایران؛ طلا در ایران در تمام سال‌های اخیر به نماد فروپاشی اعتماد عمومی به سیاست‌گذاری اقتصادی بدل شده است. تجربه سال‌های اخیر نشان می‌دهد که بازار طلا به هر سیگنال سیاسی، تنها برای لحظه‌ای واکنش نشان می‌دهد و سپس با تمام توان به مدار صعود بر میگردد. در ساختاری که تورم مزمن، کسری بودجه، و نوسان نرخ ارز به هنجار تبدیل شده است، حتی اخبار توافق ها در مقاطع مختلف هم نتوانست تقاضای آن را کاهش دهد.

سعید رضوی عضو اتحادیه طلا و جواهر در گفتگو با «اکوایران» به تحلیل بازار طلا در شرایط کنونی پرداخت. او همچون بسیاری از کارشناسان صنف طلا معتقد است، بازار طلا در ایران هیچ‌گاه از تحولات سیاسی و اقتصادی، به‌ویژه موضوعات مربوط به مذاکرات هسته‌ای، جدا نبوده است.

رضوی می گوید: بررسی روندهای گذشته نشان می‌دهد که هر بار زمزمه توافق در میان بوده، بازار طلا با کاهش قیمت همراه شده و هر بار که بن‌بست یا تشدید تنش اعلام شده، شاهد جهش قیمت‌ها بوده‌ایم. در تیرماه سال ۱۳۹۴، پس از اعلام توافق برجام، طلا در کمتر از سه هفته با افت مواجه شد. در مذاکرات وین سال‌های ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۱ نیز بازار طلا رفتاری مشابه از خود نشان داد؛ با انتشار اخبار مثبت، قیمت دلار و به‌تبع آن طلا کاهش یافت و برعکس، با اخبار منفی یا توقف مذاکرات، شاهد بازگشت سریع قیمت‌ها به سطوح بالاتر بودیم.

او می افزاید:  در فروردین ۱۴۰۴ هم همین الگو تکرار شد. بعد از اولین دور مذاکرات در مسقط، انتشار اخبار امیدوارکننده موجب شد قیمت طلا یکباره حدود ۱۰ درصد افت کند. دومین دور مذاکرات در ایتالیا هم همین تأثیر را داشت. اما نکته مهم اینجاست که بازار نباید بیش‌ازحد به این اخبار وابسته شود. زیرا تجربه ثابت کرده است که کاهش قیمت‌ها ناشی از اینگونه اخبار، معمولاً موقتی است و بعد از فروکش کردن هیجانات، بازار مجدد مسیر واقعی خود را پیدا می‌کند.

به گفته رضوی در تحلیل وضعیت امروز و پیش‌روی بازار طلا، باید چهار عامل کلیدی را مدنظر قرار داد؛ اول، نرخ ارز. دوم، نرخ تورم و سیاست‌های پولی. سوم، انتظارات روانی بازار و  چهارم، قیمت جهانی طلا.

او با اشاره به اینکه طلا در ایران همواره به دلار گره خورده است. می افزاید: کاهش یا افزایش نرخ دلار، چه ناشی از تحریم و چه ناشی از سیاست‌های داخلی، بلافاصله در بازار طلا بازتاب پیدا می‌کند.

رضوی توضیح می‌دهد: در سال‌های اخیر، تورم ساختاری، رشد پایه پولی و کاهش ارزش پول ملی، مردم را به سمت دارایی‌های امن‌تری چون طلا سوق داده است. حتی با وجود سیاست‌های انقباضی دولت، همچنان شاهد جریان سرمایه به سمت بازار طلا هستیم.  این عامل هرچند موقتی و هیجانی است، اما قدرت بالایی در ایجاد موج‌های کوتاه‌مدت دارد. معامله‌گران با کوچک‌ترین سیگنال از مذاکرات یا تغییرات سیاسی، موقعیت‌های خود را تغییر می‌دهند.

او ادامه می‌دهد: هرچند تأثیر آن در ایران با واسطه و تعدیل‌شده است، اما نمی‌توان آن را نادیده گرفت. افت یا جهش انس جهانی، به‌ویژه در دوره‌های حساس، می‌تواند بر روند بازار داخلی اثرگذار باشد.

این عضو اتحادیه طلا و جواهر همچون بسیاری از تحلیلگران معتقد است؛ چشم‌انداز آینده بازار طلا در ایران وابسته به دو سناریو خواهد بود. 

 رضوی می گوید: در سناریوی اول، اگر مذاکرات به نتیجه مثبت برسد و توافق حاصل شود، شاهد افت نسبی و موقتی قیمت طلا خواهیم بود. در این حالت، انتظارات کاهش می‌یابد و تقاضای سرمایه‌گذاری در طلا کمی کاهش پیدا می‌کند. اما این اثر پایدار نیست، چون هنوز چالش‌هایی مانند تورم بالا، ناپایداری درآمدهای ارزی و کسری بودجه پابرجاست. در سناریوی دوم، یعنی شکست مذاکرات یا ادامه وضع موجود، بازار طلا جهشی دوباره را تجربه خواهد کرد. با افزایش ریسک‌های سیاسی و اقتصادی، سرمایه‌گذاران به‌صورت طبیعی به سمت دارایی‌های امن‌تر مانند طلا حرکت می‌کنند.

سقف‌های جدید و ملاک‌سازی قیمت

این عضو اتحادیه طلا و جواهر معتقد است: زمانی که قیمت طلا سقف جدیدی می‌شکند، ذهن معامله‌گران آن سطح را به‌عنوان مرجع قرار می‌دهد. اگر قیمت پس از آن کمی پایین بیاید، احساس می‌کنند «طلا ارزان شده»؛ در حالی که همان قیمت ممکن است نسبت به چند ماه پیش، در بالاترین سطوح باشد. این قلاب ذهنی سبب می‌شود تمرکز بر کاهش از سقف جدید معطوف شود و به‌سختی بازگشت به واقعیت‌های تاریخی قیمت دیده شود. در نتیجه، مردم حتی افت‌های موقتی را به‌عنوان سیگنال ارزانی تلقی می‌کنند، هرچند آن قیمت کمتر واقعی باشد.