کد خبر : 75745
تاریخ انتشار : چهارشنبه 28 می 2025 - 15:20
  • نویسنده :
  • -

    از کاهش آمار خودکشی تا نجات جان انسان‌ها در بررسی «زندگی پس از زندگی»

    از کاهش آمار خودکشی تا نجات جان انسان‌ها در بررسی «زندگی پس از زندگی»

    تنها در مدت ۲۴ ساعت پس از پخش یکی از قسمت‌های برنامه زندگی پس از زندگی، بیش از ۱۲ هزار نفر از مخاطبان اعلام کرده‌اند که پس از تماشای برنامه، از اقدام به خودکشی منصرف شده‌اند.

    به گزارش خبرنگار مهر، نشست تخصصی «پس از زندگی پس از زندگی؛ مروری بر مبانی و دستاوردهای برنامه تلویزیونی زندگی پس از زندگی» با حضور جمعی از اندیشمندان حوزه دین، رسانه و علوم انسانی، با همکاری مرکز تخصصی احیا امر و دانشکده معارف اسلامی و الهیات دانشگاه امام صادق (ع) در دانشگاه امام صادق علیه‌السلام برگزار شد.

    در این برنامه که با حضور عباس موزون، تهیه‌کننده، کارگردان و مجری برنامه برگزار شد، جمعی از اساتید دانشگاه و کارشناسان حوزه رسانه و ارتباطات حضور داشتند. سیدمصطفی سعادت مصطفوی، علی‌اصغر خندان، مهدی سپهری، حامد صفری‌ریزی و سید ابوالحسن حسینی در جریان این نشست، از زوایای گوناگون به تحلیل علمی، معرفتی، فرهنگی و رسانه‌ای این برنامه پرداختند.

    برنامه‌ای که معنویت را از مفاهیم انتزاعی به تجربه نزدیک رساند

    در ابتدای این جلسه، دکتر صفری‌ریزی استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه رسانه با اشاره به پایان فصل ششم برنامه «زندگی پس از زندگی» و موجی که این برنامه در میان مخاطبان به راه انداخته است، تأکید کرد: این برنامه را باید فراتر از یک محصول رسانه‌ای صرف دانست. این برنامه یکی از موفق‌ترین نمونه‌های تلفیق محتوای دینی با قالب‌های حرفه‌ای رسانه‌ای است؛ آن هم در زمینه‌ای که کمتر مورد توجه برنامه‌سازان تلویزیونی قرار گرفته است.

    وی در ادامه نشست، با نگاهی آسیب‌شناسانه به برداشت‌های سطحی از برنامه، به این نکته اشاره کرد: بخش قابل توجهی از انتقادهایی که نسبت به برنامه مطرح می‌شود، ناشی از مواجهه ناقص و کلیپ‌محور مخاطبان با آن است.

    وی تأکید کرد: بسیاری از منتقدان، برنامه را به‌صورت جسته‌گریخته دیده‌اند و از ساختار منسجم آن آگاهی ندارند؛ در حالی که اگر کسی فصول مختلف را پیوسته و کامل مشاهده کند، درمی‌یابد که این اثر از انسجام محتوایی و روایی بالایی برخوردار است.

    وی افزود: در دوره‌ای که مخاطب عادت به مصرف سریع و سطحی محتوا پیدا کرده، ارائه مفاهیم سنگینی مانند مرگ، عالم برزخ، حساب و کتاب اعمال و شفاعت، آن هم در قالبی رسانه‌ای، کاری بسیار دشوار و در عین حال ارزشمند است. این برنامه کوشیده از دام «عرفان سطحی» فاصله بگیرد و به‌جای آن، مخاطب را به تفکر، تأمل و بازخوانی درونیات خود دعوت کند.

    وی همچنین با بیان اینکه این برنامه از ابتدا تا به امروز، محصول فکر و ابتکار شخصی دکتر موزون بوده است، خاطرنشان کرد: گرچه عوامل زیادی در تولید این برنامه مشارکت داشته‌اند و بدون زحمت عوامل فنی، این سطح از موفقیت حاصل نمی‌شد، اما حقیقت آن است که ایده، محتوا، ساختار و هدایت مسیر محتوایی این برنامه، مدیون تلاش و پشتکار فردی است که سال‌ها پیش از آغاز تولید رسمی، درگیر پژوهش، گردآوری داده و طراحی قالب بیانی این موضوع بوده است.

    زندگی پس از زندگی، روش پیامبرانه اثبات عالم غیب است

    در بخش اصلی نشست، عباس موزون، تهیه‌کننده، کارگردان و چهره شناخته‌شده برنامه «زندگی پس از زندگی»، ضمن ارائه تحلیلی جامع، به بیان مبانی فکری و تجربی این برنامه پرداخت و افقی از فلسفه تولید آن را برای مخاطبان گشود. او سخنان خود را با اشاره به سیر شخصی و علمی‌ای که منجر به خلق این برنامه شد، آغاز کرد و اظهار داشت: زندگی پس از زندگی» حاصل سه دهه مطالعه، مشاهده، گفت‌وگو، گردآوری و تحلیل تجربیات نزدیک به مرگ از فرهنگ‌ها و منابع گوناگون است؛ تلاشی مستمر برای فهم بهتر ابعاد ناشناخته‌ای از هستی که در مرز میان حیات دنیوی و عالم پس از مرگ قرار دارد.

    عباس موزون تأکید کرد: نخستین جرقه‌های ذهنی او برای ورود به این عرصه، با آشنایی با آثار دکتر ریموند مودی، روان‌پزشک آمریکایی و بنیان‌گذار تحقیقات مدرن تجربه‌های نزدیک به مرگ، زده شد. او گفت که مطالعه آثار این پژوهشگر غربی، اگرچه در ابتدا الهام‌بخش بود، اما به‌مرور آشکار شد که عمق معرفتی این تحقیقات به‌هیچ‌وجه با میراث عظیم معنوی و عرفانی ما قابل‌قیاس نیست. آنچه در غرب با عنوان NDE (Near Death Experience) مطرح می‌شود، عمدتاً در سطح گردآوری و توصیف تجربیات باقی مانده و فاقد تفسیرهای معرفتی، عرفانی و دینی است؛ حال آن‌که در سنت اسلامی، این پدیده نه‌تنها شناخته‌شده بلکه تحلیل‌شده و مستندسازی شده است.

    او در بخشی از سخنان خود گفت: در غرب، وقتی کسی از تجربه خروج از بدن یا مشاهده موجودات فرامادی سخن می‌گوید، غالباً یا در معرض طرد قرار می‌گیرد یا با تردید نگریسته می‌شود. اما در فرهنگ دینی ما، این مفاهیم ریشه‌دارند. روایات اهل‌بیت علیهم‌السلام پر است از تبیین‌هایی دقیق درباره‌ی نسبت نفس، روح و بدن در لحظات احتضار، آن‌هم نه به‌صورت استعاری، بلکه کاملاً علمی و قابل فهم.

    وی یکی از اهداف اساسی خود را در این برنامه، احیای مفهوم «احتضار» در برابر «مرگ» دانست. به گفته او، مرگ در ذهن بسیاری از مردم، تصویری پایان‌بخش و تاریک دارد؛ در حالی که در منابع اسلامی، احتضار نقطه‌ای است که پیوند انسان با عالم دیگر برقرار می‌شود و به‌جای انقطاع، مرحله‌ای از عبور و تحول است. موزون تأکید کرد که در روایات اسلامی، واژه احتضار حامل بار معنایی خاصی است و تجربه نزدیک به مرگ، نشانه‌ای زنده از این وضعیت بینابینی است که می‌تواند برای انسان امروز قابل لمس و قابل درک شود.

    او با بیانی تصویری، لحظه احتضار را چنین توصیف کرد: در این وضعیت، نفس انسان از بدن جدا شده، اما همچنان با نخ نورانی‌ای به روح پیوند دارد. اگر مشیت الهی بر بازگشت باشد، این اتصال حفظ می‌شود و انسان دوباره به زندگی برمی‌گردد. اما آنچه تجربه می‌کند، چیزی است که نه‌تنها اثبات‌پذیر، بلکه قابل روایت و بازنشر است.

    در ادامه، موزون بر این نکته تأکید کرد که تجربه‌های افرادی که از آستانه مرگ بازگشته‌اند، منابعی بسیار ارزشمند برای شناخت عالم غیب به‌شمار می‌روند. او با اشاره به اینکه در جوامع ما، هنوز بسیاری از این مفاهیم در حاشیه ذهن‌ها قرار دارند، گفت: اگر این روایت‌ها را با نگاه دینی و تحلیل معرفتی همراه کنیم، می‌توانند تأثیری شگرف بر نوع نگاه جامعه به مرگ، زندگی، مسئولیت فردی و آخرت داشته باشند.

    موزون همچنین در بخشی از سخنان خود با اشاره به روش پیامبران در اثبات غیب، تصریح کرد: دعوت پیامبران، صرفاً مبتنی بر استدلال فلسفی و مفاهیم ذهنی نبود؛ آن‌ها از نشانه‌ها، معجزه‌ها، و تجربه‌های عینی برای اثبات عالم غیب بهره می‌بردند. زندگی پس از زندگی، در حد و اندازه خود، تلاش دارد با همین روش، مفاهیم عمیق دینی را از ساحت انتزاع به ساحت تجربه منتقل کند.

    از کاهش آمار خودکشی تا نجات جان انسان‌ها در بررسی «زندگی پس از زندگی»

    او این مسیر را نوعی «بازگشت به شیوه نبوی» در دعوت مردم به غیب‌باوری دانست و تأکید کرد که اگرچه رسانه نمی‌تواند جای پیامبر را بگیرد، اما می‌تواند ابزاری مؤثر در تداوم آن روش باشد. به اعتقاد او، زبان تصویر، موسیقی، صدا و روایت‌های انسانی، ابزارهایی هستند که اگر با نیت خالص و تحلیل عمیق همراه شوند، می‌توانند دل‌ها را متوجه حقایقی کنند که قرن‌ها در متون ما بوده، اما از سطح آگاهی عمومی دور مانده‌اند.

    بازتعریف «احتضار» در برابر تعبیر رایج «مرگ»

    در ادامه سخنان عباس موزون با تأکید بر لزوم بازخوانی مفاهیم مغفول‌مانده در فرهنگ دینی، بر تفاوت اساسی دو واژه «مرگ» و «احتضار» تمرکز کرد. به گفته او، بخش قابل توجهی از اضطراب، هراس و تصور تاریک انسان معاصر نسبت به پایان زندگی، ناشی از درک نادرست یا ناقص از معنای مرگ است؛ حال آن‌که در منابع دینی، به‌ویژه در میراث روایی شیعه، برای لحظه عبور از دنیا به عالم دیگر، واژه‌ای خاص و دارای بار معنایی دقیق به‌کار رفته که آن «احتضار» است.

    وی توضیح داد که واژه «مرگ» در ذهن عمومی، غالباً به معنای قطع کامل حیات و پایان همه چیز تلقی می‌شود؛ در حالی که «احتضار» به‌معنای «حضور یافتن در آستانه» است. در ادبیات دینی ما، احتضار یعنی انسان در مرز بین دو عالم قرار می‌گیرد و هنوز در حال گذار است، نه آن‌که تماماً از این دنیا جدا شده باشد. موزون با بهره‌گیری از روایات اهل‌بیت علیهم‌السلام، این گذار تشبیه کرد که در آن، انسان هنوز پیوندی با روح دارد و بسته به اراده الهی، ممکن است به دنیا بازگردد یا به سمت عالم باقی عبور کند.

    وی در ادامه، با اشاره به روایت دقیق و آموزنده‌ای از امام باقر علیه‌السلام درباره نسبت روح و بدن و مراتب وجودی انسان، تأکید کرد که این مفاهیم سال‌ها پیش در فرهنگ اسلامی تبیین شده‌اند، اما به‌دلیل ضعف در عرضه رسانه‌ای، از ذهن عموم مردم فراموش یا تحریف شده‌اند. به باور موزون، یکی از مهم‌ترین وظایف برنامه «زندگی پس از زندگی»، بازگرداندن این مفاهیم به متن زندگی مردم است؛ آن‌هم نه در قالب بحث‌های انتزاعی و پیچیده، بلکه در بستری ملموس، شنیدنی و انسانی.

    موزون با اشاره به تجربه صدها میهمان برنامه که همگی از آستانه احتضار بازگشته‌اند، این تجربه‌ها را گواهی زنده بر پیوستگی میان آموزه‌های دینی و واقعیت‌های انسانی دانست و اظهار داشت: وقتی کسی از مشاهدات خود در لحظات احتضار سخن می‌گوید و آنچه در روایات آمده با تجربه او تطابق دارد، دیگر مفاهیم دینی صرفاً به باورهای تقلیدی محدود نمی‌شود، بلکه به حقیقتی محسوس، قابل درک و عمیقاً باورپذیر تبدیل می‌شود.

    این برنامه ساز تلویزیونی افزود: تجربه نزدیک به مرگ یعنی جدایی موقت بخش غیر مادی وجود انسان این بخش غیرمادی معتقدم نفس است. تاکید روی موقت است یعنی این جدایی موقت است کلمه نزدیک در اینجا یعنی شبیه. منظور اینجا احتضار است و ویژگی‌های احتضار با مرگ متفاوت است

    به گفته موزون، ظرفیت روایت تجربه‌های احتضار در فرهنگ‌سازی، بسیار فراتر از ظرفیت بسیاری از تبلیغات و توصیه‌هاست؛ چرا که این تجربه‌ها درونی، شخصی، بی‌واسطه و صادقانه‌اند و مخاطب را بدون اجبار، به بازاندیشی در زندگی، اعمال، رفتار و سرنوشت خود سوق می‌دهند. او تأکید کرد: «این مفاهیم اگر به‌درستی فهم و منتقل شوند، می‌توانند تحولی بنیادین در نگاه جامعه به زندگی و مرگ پدید آورند.

    از آمار خودکشی تا نجات جان انسان‌ها

    در ادامه موزون، ارائه برخی آمارها و بازخوردهای مخاطبان برنامه بود که نشان‌دهنده تأثیر اجتماعی گسترده و عمیق «زندگی پس از زندگی» در میان اقشار مختلف مردم بود. او با اشاره به نظرسنجی‌هایی که از طریق صفحه رسمی برنامه در فضای مجازی انجام شده، عنوان کرد که تنها در مدت ۲۴ ساعت پس از پخش یکی از قسمت‌ها، بیش از ۱۲۰۴۶ نفر از مخاطبان اعلام کرده‌اند که پس از تماشای برنامه، از اقدام به خودکشی منصرف شده‌اند. این عدد، اگرچه در نگاه اول شگفت‌انگیز و شاید حتی غیرمنتظره به نظر می‌رسد، اما نشان‌دهنده آن است که برنامه توانسته است با لایه‌های عمیق روانی و معنوی مخاطبان تماس برقرار کند و در لحظاتی که شاید فردی در آستانه فروپاشی روحی و روانی قرار داشته، نوری از معنا و امید در دل او روشن کرده باشد.

    موزون در ادامه افزود که این تنها بخش کوچکی از بازخوردهای دریافتی است. او با ذکر نمونه‌ای دیگر گفت که در یکی دیگر از نظرسنجی‌ها، ۲۸۲۳ نفر از مخاطبان اعلام کرده‌اند که به‌واسطه تأثیر برنامه، از تصمیم خود برای سقط جنین منصرف شده‌اند و فرزند خود را به دنیا آورده‌اند. این مسئله، به گفته او، از آن جهت حائز اهمیت است که نشان می‌دهد برنامه نه‌تنها بر ذهن و فکر مخاطب، بلکه بر تصمیمات حیاتی او نیز اثر گذاشته است؛ تصمیماتی که گاه مسیر یک زندگی، یا حتی سرنوشت یک نسل را تغییر می‌دهد.

    یکی دیگر از نشانه‌های تأثیر عمیق برنامه، به‌گفته دکتر موزون، تغییراتی است که در نحوه مواجهه خانواده‌ها با مرگ عزیزانشان دیده می‌شود. او گفت: در موارد متعددی مشاهده کرده‌ایم که خانواده‌ها، تحت تأثیر مفاهیم برنامه، تصمیم گرفته‌اند به‌جای نوشتن عبارت‌هایی مانند تاریخ وفات، از عبارت آغاز زندگی پس از زندگی بر روی سنگ مزار استفاده کنند. این یعنی تغییر در نگاه به مرگ؛ تغییری که تنها زمانی رخ می‌دهد که باورها، از لایه سطحی به لایه درونی و قلبی نفوذ کرده باشند.

    در ادامه، موزون تصریح کرد که اگرچه این بازخوردها برای او دلگرم‌کننده است، اما مسئولیت‌آور هم هست. به باور او، وقتی رسانه‌ای توان اثرگذاری بر حیات و مرگ مخاطب را پیدا می‌کند، باید مراقب باشد که از مسیر معنویت و اخلاص منحرف نشود و همواره با نیت هدایت، صداقت در روایت، و وفاداری به ارزش‌های دینی حرکت کند.

    ایمان به غیب، عنصر فراموش‌شده تمدن‌سازی

    در ادامه سخنان خود، دکتر عباس موزون با عبور از بررسی تجربه‌های فردی و تأثیرات اجتماعی برنامه، به سطحی کلان‌تر از بحث وارد شد و «ایمان به غیب» را به‌عنوان عنصری تمدن‌ساز، اما فراموش‌شده در جامعه امروز معرفی کرد. به اعتقاد او، یکی از آسیب‌های عمیق تمدن مدرن این است که مفاهیم غیبی – به‌جای آن‌که در جایگاه هستی‌شناختی خود باقی بمانند – یا به کلی انکار شده‌اند یا صرفاً به احوالات درونی، احساسات زودگذر یا آموزه‌های نمادین تقلیل یافته‌اند.

    موزون برنامه «زندگی پس از زندگی» را تلاشی برای احیای دوباره ایمان به غیب در سطح تجربه و نه صرفاً در سطح آموزش یا تبلیغ دانست. او گفت: «هدف ما این نبود که صرفاً آموزه‌های دینی را بازگو کنیم. ما می‌خواستیم مخاطب، غیب را لمس کند، نه بشنود؛ ایمان را تجربه کند، نه حفظ. و این دقیقاً همان راهی است که پیامبران نیز در طول تاریخ رفته‌اند.»

    او افزود که پیامبران الهی، اگرچه با استدلال و حکمت سخن می‌گفتند، اما از ابزارهایی چون نشانه‌ها، معجزه‌ها و تجربه‌های عینی بهره می‌گرفتند تا حقیقت را برای مردم قابل درک کنند. برنامه «زندگی پس از زندگی»، به‌زعم موزون، در همین مسیر قدم برداشته و کوشیده با تکیه بر صداقت تجربه‌های انسانی، و بهره‌گیری از قدرت رسانه، فضای درونی انسان معاصر را برای دریافت مفاهیم غیبی آماده سازد.

    موزون با اشاره به استقبال گسترده مخاطبان از برنامه در طی شش فصل، گفت: در فصل سوم، ۹۳.۶۴ درصد رضایتمندی مخاطب ثبت شد که به‌گفته مسئولان صداوسیما، بالاترین آمار ثبت‌شده در تاریخ سازمان است. این استقبال نشان می‌دهد که مخاطب ایرانی، با همه پیچیدگی‌ها و تحولات فرهنگی، هنوز هم نسبت به مفاهیم معنوی، نگاه جست‌وجوگر و عطش‌آلود دارد؛ به شرط آن‌که این مفاهیم با زبان درست و قالب مناسب عرضه شوند این یعنی مردم ایران معنویت را دوست دارند محتوای معنوی می‌پسندند اما ما بلد نیستیم خوب درست کنیم.

    باور دینی در قاب تصویر؛ روایت استادان

    نقطه تمایز این نشست، تنوع نگاه‌های تحلیلی بود که توسط اساتید حاضر در هیئت کارشناسی ارائه شد. اساتیدی که هریک از زاویه‌ای متفاوت، پدیده‌ی «زندگی پس از زندگی» را تحلیل کردند: برخی بر نقش برنامه در تقویت ایمان به غیب تأکید داشتند و آن را در راستای دعوت قرآنی «الذین یؤمنون بالغیب» ارزیابی کردند. به اعتقاد آنان، برنامه توانسته است باورهای اعتقادی را از سطح منقولات به لایه‌های درونی و شهودی بکشاند.

    گروهی دیگر به روش‌شناسی برنامه پرداختند و آن را نمونه‌ای از تجربه‌محور بودن دعوت انبیا دانستند. از نظر آنان، برنامه نه با استدلال‌های کلامی، بلکه با نشان دادن شواهد و روایت‌های شخصی، مخاطب را به تفکر و تأمل فراخوانده است.

    از کاهش آمار خودکشی تا نجات جان انسان‌ها در بررسی «زندگی پس از زندگی»

    برخی اساتید نیز بر ظرفیت تمدنی برنامه انگشت گذاشتند. آنان معتقد بودند که بازخوانی مفاهیمی چون مرگ، برزخ، شفاعت و حسابرسی در بستر رسانه، کمک شایانی به شکل‌گیری زبان مشترک دینی در جامعه می‌کند؛ زبانی که امروز بیش از هر زمان دیگر، به آن نیاز داریم.

    همچنین از زاویه‌ای انتقادی، مسئله‌ی «کلیپ‌زدگی» مخاطب مطرح شد؛ اینکه بسیاری از نقدهایی که متوجه برنامه شده، ناشی از مصرف سطحی و بریده‌بریده‌ی محتواست و برای داوری صحیح، باید ساختار کامل برنامه درک شود.

    در نهایت، توصیه‌هایی نیز برای گسترش این تجربه در سایر حوزه‌ها مطرح شد؛ از جمله استفاده از این الگو در روایت توبه، کرامت اهل بیت، یا حتی مفاهیمی مانند برکت، تولی و تبری.

    سعادت مصطفوی: ایمان، از مفهوم به احساس

    سیدمصطفی سعادت مصطفوی، استاد حوزه و دانشگاه، در تحلیلی درباره جایگاه برنامه در حوزه بازنمایی معارف دینی گفت: برنامه زندگی پس از زندگی، آنچه را که ما سال‌ها با عنوان ایمان به‌صورت مفهومی می‌شناختیم، به احساس بدل کرد. یعنی نوعی رسوخ به قلب را رقم زد. همان آیه “یا أیها الذین آمنوا آمنوا” اینجا محقق شد. مخاطبان نه‌تنها به غیب ایمان آوردند، بلکه آن را حس کردند.

    وی افزود: تلویزیون از معدود رسانه‌هایی است که قابلیت رساندن مفاهیم سنگین دینی را به مخاطب عام دارد، مشروط بر اینکه زبان آن، زبان مردم باشد. این برنامه با مهارت در این زمینه عمل کرد.

    علی‌اصغر خندان: تجربه، یک روش پیامبرانه است

    خندان، از دیگر اساتید حاضر، در سخنانی به پیوند میان روش‌های پیامبران و سبک روایت برنامه اشاره کرد و گفت: پیامبران برای اثبات غیب، از محسوس بهره می‌گرفتند. نشان می‌دادند، نه صرفاً استدلال می‌کردند. برنامه زندگی پس از زندگی همین روش را دنبال کرده و از این‌رو برای طیف وسیعی از مردم قابل فهم شده است.»

    او ضمن تأکید بر ضرورت توجه به ظرفیت‌های هنری این نوع تولیدات افزود: «نمی‌توان تنها با محتوا مخاطب را نگاه داشت. تیم تولید این برنامه، به‌ویژه در طراحی تیتراژ، تدوین، انتخاب موسیقی و فضاسازی معنوی، نشان دادند که فرم و محتوا می‌توانند هم‌افزا باشند.»

    استقبال بی‌نظیر مخاطبان از معنویت عالمانه

    در ادامه نشست، مهدی سپهری، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق علیه‌السلام، با نگاهی تمدنی به پدیده «زندگی پس از زندگی» بر مصدقات خارجی و اعتبار سنجی روایت‌ها پرداخت و بر نقش این برنامه در احیای مفاهیم بنیادینی همچون مرگ، معاد، شفاعت و مسئولیت اعمال تأکید کرد. به گفته وی، یکی از مهم‌ترین دستاوردهای این برنامه، آن است که توانسته این مفاهیم را نه‌تنها به سطح گفتمان عمومی بیاورد، بلکه آنها را در قالبی روایی و جذاب برای مخاطب امروزی بازتعریف کند.

    سپهری: تجربیات غیبی بازآفرین زبان دینی در بستر فرهنگی امروز

    سپهری با تأکید بر اینکه یکی از چالش‌های امروز تمدن‌سازی اسلامی، نحوه ارائه و بازخوانی معارف دینی در قالب‌های معنادار برای انسان مدرن است، تصریح کرد: ما معمولاً در برابر روایت‌های فردی، گارد داریم و تصور می‌کنیم این نوع روایت‌پردازی‌ها، فاقد پشتوانه معرفتی هستند. حال آن‌که اگر با چارچوب علمی و مهندسی‌شده پیش بروند، می‌توانند حامل معانی بسیار ژرفی باشند که مخاطب را نه‌تنها اقناع، بلکه متحول کنند.

    وی ادامه داد: روایت‌های تجربه‌گران مرگ، تنها قصه‌هایی برای سرگرمی یا برانگیختن احساسات نیستند؛ این‌ها در حقیقت بسترهایی برای بازآفرینی زبان دینی در بستر فرهنگی امروز ما هستند. تجربه‌هایی که اگر با هدایت کارشناسان دینی و رسانه‌ای ترکیب شوند، می‌توانند همان نقش «بیّنه» های تاریخی را برای نسل امروز ایفا کنند.

    حسینی: احیای امر اهل‌بیت علیهم‌السلام در عصر حاضر در گرو بازخوانی مرگ آگاهی است

    آخرین سخنران این نشست، حسینی مدیر مرکز تخصصی احیا امر به ضرورت بازآفرینی گفت‌وگوی دینی با نسل جوان در قالب‌های نو اشاره کرد. وی برنامه «زندگی پس از زندگی» را نمونه‌ای موفق از پاسخ‌گویی به دغدغه‌های معنوی انسان معاصر دانست که توانسته است خلأ ارتباطی نهاد دین با ذهن و زبان روز جامعه را تا حدودی جبران کند. وی افزود: مرکز احیا امر اگر چه مأموریت خود را سبک زندگی حسینی قرار داده است اما با توجه به اینکه این برنامه مرگ آگاهی را آحاد جامعه منتقل می‌کند و از آنجا که مرگ آگاهی و توجه به مرگ یک قطعه بزرگ سوق دهی جامعه به سبک زندگی حسینی است، این برنامه در مسیر مأموریت مرکز احیا امر قرار گرفته و ما تلاش کردیم نسبت به این برنامه نقش آفرین باشیم.

    حسینی در پایان افزود: نهادهای دینی، دانشگاه‌ها و تولیدکنندگان رسانه، باید با درس‌گرفتن از تجربه موفق «زندگی پس از زندگی»، در جهت بازتولید معارف الهی با زبان معاصر بکوشند؛ چراکه آینده تربیت دینی در گرو همین نوع از بازآفرینی‌هاست.

    برچسب ها :

    ناموجود
    ارسال نظر شما
    مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
    • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
    • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.